مدرسه علمیه ام ابیها (سلام الله علیها) تفت
 
   



سلام بر جواد الائمه علیه السلام

چه اضطرابی دامن زمین را فرا می گیرد، آن گاه که دلش مزار امامی می شود. گویی در آن هنگام، دست و پایش می لرزد! زمین از اینکه باید گوهری را در میان بگیرد، بسیار ناخشنود است. اکنون زمین چه شرمسار است که تنها بیست و پنج بهار، او را مهمان خوانش دیده بود؛ او که جواد بود و جود، قطره ای از پیشانی بلندش؛ تقی بود و پرهیزکاری، سطری از صحیفه وجودش..

او که در همان خردسالی امام شد و در نوجوانی، رهگشای گره های فکری. که بی درنگ، دشوارترین پرسش را پاسخ می گفت و خبر از اتصال خویش به دریای علم الهی می داد.

برای هروله از «مروه» دلت تا «صفای» کاظمین، راهی نیست. در این حج ولایت و عشق همیشه در «سعی» باش؛ که بی «سعی» نمی توان به «صفای» جمال معصوم علیهم السلام رسید.

تنها «بیست و پنج» سال بود که نسیم «هل اتی» می وزید و نهرهایی که از سرچشمه «طه» سیراب می شود، جاری بود. و چه زود، این نسیم از وزیدن افتاد و این عطر دل نواز، دامن برچید! اما، نه… چشم دلت را باز کن و ببین! هنوز آن نسیم در حال وزیدن است و این شمیم روح بخش به مشام می رسد..

سلام بر تو ای جوادالائمه علیه السلام و بر آن بارگاه خدایی ات که تا دامنه قیامت، چشم نواز همه از ره رسیدگانِ خسته خواهد بود.

 

 

 

 

 

موضوعات: شهادت امام جواد علیه السلام  لینک ثابت
[دوشنبه 1396-05-30] [ 08:40:00 ق.ظ ]




موضوعات: شهادت امام جواد علیه السلام  لینک ثابت
 [ 08:38:00 ق.ظ ]




دارد دل ما راه نجاتی دیگر

 

در مشهد و در قم ، عتباتی دیگر

 

بر بانوی با کرامت قم صلوات

 

بر شاه خراسان صلواتی دیگر

 

 

 

موضوعات: ولادت  لینک ثابت
[چهارشنبه 1396-05-11] [ 09:33:00 ق.ظ ]




بیمارستان از مجروحین پر شده بود.

حال یکی از آن‌ها خیلی بد بود…

رگ‌هایش پاره پاره شده بود و خونریزی شدیدی داشت.

وقتی دکتر این مجروح را دید، به من گفت بیاورمش داخل اتاق عمل.

من آن زمان چادر به سر داشتم.

دکتر اشاره کرد که چادرم را در بیاورم تا راحت‌تر بتوانم مجروح را جابه‌جا کنم…

مجروح که چند دقیقه‌ای بود به هوش آمده بود، به سختی گوشه چادرم را گرفت و بریده بریده و سخت گفت: من دارم می‌روم تا تو چادرت را در نیاوری. ما برای این چادر داریم می‌رویم…

چادرم در مشتش بود که شهید شد.

از آن به بعد، در بدترین و سخت‌ترین شرایط هم چادرم را کنار نگذاشتم…

راوی: خانم موسوی یکی از پرستاران دوران دفاع مقدس

موضوعات: حجاب  لینک ثابت
[چهارشنبه 1396-04-14] [ 10:05:00 ق.ظ ]




سردار غیبت‌پرور :

شما سفیران شهدا هستید و مهمترین الگوی تربیتی سیره شهیدان ماست که ما باید این روش زندگی را برای جوانان بازگو کنیم.

موضوعات: شهید, فرهنگی  لینک ثابت
[دوشنبه 1396-04-12] [ 12:46:00 ب.ظ ]